هفتگ
هفتگ

هفتگ

((در خانه اگر کس است یک حرف بس است))

یه حکایتی هست که میگه: در زمانهای قدیم مردی همراه همسرش زندگی میکرد نه خرجی میداد نه لباس درست حسابی برای زن میخرید نه از زیورآلات و جواهر خبری بود نه خونه مناسب سکونت بود، هر لحظه بیم فروریختن سقفش می رفت، از حضور خزنده گان و حیوانات وحشی هم در امان نبود، زن حتی غذای کافی برای خوردن هم نداشت... تو این شرایط مرد هفته ای دومرتبه زن را به شدت کتک میزد و زن بیچاره رنجور و زخمی به سرنوشت خود لعنت میفرستاد خبر این همه ظلم و آزار و اذیت به گوش بزرگان محل رسیده بود روزی با هم جمع شدند سراغ مرد رفتند و گفتند تو که هیچکدام از وظایف شرعی و قانونی ات را در مورد این زن بینوا رعایت نمیکنی، دیگر این کتک زدن و لت و پار کن هفتگی ات چیست؟ مرد بادی به غبغب انداخت و گفت بالاخره مردم محل باید بدونند و بفهمند که تو این خونه یک مرد هم زندگی میکند...

....................................

پی نوشت: در پی حمله به سوگواران و معترضین به فاجعه هواپیما، بالاخره مردم باید میفهمیدن اینجا هم ...

نظرات 6 + ارسال نظر
فانوسدار سه‌شنبه 24 دی 1398 ساعت 09:35

سلام
یک فرمول کیمیایی برای تبدیل غلط های املایی به مدال افتخار پیدا کردیم که تاریخ انقضا هم ندارد
یک غلط املایی-اعتراض آمیخته با چند تا حرفهای ساختار نساز-مظلوم شدن و سردادن ندای هل من ناصر-چند روز بعدجوشش میلیون ها ناصر و باصر و خلق حماسه

سلام
این چرخه متاسفانه دایمی شده است.

الهام (حس مکتوب) سه‌شنبه 24 دی 1398 ساعت 09:52 http://hesemaktoob.blog.ir

تا وقتی مردم ما با زور یا پول دهنشون بسته میشه اوضاع همینه. مردم برای فاجعه هواپیما عزادار و معترض هستن ،اون وقت پدر یکی از کشته ها توی مصاحبه اش میگه حادثه ای بوده که پیش اومده و مردم نباید حرارتشون بیشتر از من باشه

هرکسی نظری داره، حالا ایشون نظرش اینه و محترم، هرچند صرفا میتونه راجع به حقی که نسبت به فرزندش داشته صحبت کنه و گرنه تعیین تکلیف برای بقیه از همون روحیه دیکتاتور منش اکثر ما ایرانی ها نشات گرفته است.

ملیحه سه‌شنبه 24 دی 1398 ساعت 10:53

یه روایت دیگه از این حکایت شنیدم که مرده ز نشو کتک میزنه از خونه میاندازه بیرون زنه کنار خیابون میشی نه شروع میکنه گریه بعد یه مامورمیخواد رد بشه میپرسه پس خانم چته زنه میگه شوهرم از خونه بیرون کرده میگه پاشو بریم ببینم چرا این کارو کرده زنه میبرش درخونشون ماموره میبنه یه خونه درب داغون سقف سوراخ شوهره رو صدا میزنه میگه چرا زن تو بیرون کردی میگه والا سرکارخوشی زده زیر دلش خیلی ناشکره ترپ میخوره پوستشم میخوره بازم ناشکره حالا حکایت ایرانه

حکایات پندآموز کم نیست، دریغ که توجه نمیکنیم.

منجوق سه‌شنبه 24 دی 1398 ساعت 15:53 http://manjoogh.blogfa.com/

اره خب اگه ملت رو لت و پار نکنن دنیا از کجا بفهمه مملکت صاحاب داره

تو قرن بیست و یکم و توجه عامه انسانها به حقوق شهروندی، اینهم نصیب و قسمت ما بوده

شمسی خانم سه‌شنبه 24 دی 1398 ساعت 16:52

ترجیح میدم برای این پست و قبلیش هیچی ننویسم چون سراسر خشم و نفرتم.

احساس یاس و سرخوردگی بیش از پیش رو هم بهش اضافه کن.

منجوق یکشنبه 29 دی 1398 ساعت 15:44 http://manjoogh.blogfa.com/

همه اونهایی که این روزها اعصابشان تحریک شده توصیه می کنم اخرین پست نسرین را بخوانید
https://yakroozeno.blogsky.com/

تشکر
خوندم کاش بتونیم کمی آرومتر باشیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد