هفتگ
هفتگ

هفتگ

ایست بازرسی

تو یکی دو سال اخیر به دفعات شاهد ایست بازرسی بوده ام که قبلا کمتر میدیدم  قبلا اوضاع آرومتر بود یا من بواسطه شغلم بیشتر در سطح شهر تردد میکنم؟ 

اینکه یه نطام بعد از گذشت چهل و یکسال از اسقرارش چرا نیاز به برپایی ایست بازرسی داره؟  اینکه چرا به جای عوامل انتظامی که رسما مسول تامین امنیت داخل شهرها هستن، نیروی نظامی مخصوص حفظ نظام حاکم، ایست بازرسی برپا میکنه؟  اینکه طبق کدوم مجوز قانونی به تفتیش اموری می پردازن که بنیادن کمترین ارتباط رو با بحث امنیت داره؟  اینکه چرا به بی ادابانه ترین شکل ممکن با عموم مردم برخورد میکنن؟ اینکه چرا میل وافر به نمایش قدرت پوشالی شون دارن؟ اینکه چرا و چگونه بدون هیچ حکمی به راحتی به ضرب و شتم می پردازن؟ اینکه چرا اینقدر اصرار دارن مردم بی طرف رو تبدیل به مخالف کنن؟ و هزاران چرای دیگر رو باید مسولین امر پاسخ بدن، که اگه فشار نخست وزیر کانادا نباشه ، از بیخ  منکر همه چی میشن...

کلا مخالف برپایی ایست بازرسی در شرایط عادی هستم چون  به نظرم اگه کسی قصد قاچاق اعم از مواد مخدر و مشروب و اسلحه در سطح شهر داشته باشه با کمترین میزان فهم و عقل،قطعا قبل و در حین حرکت در مسیر جلوتر از خودش شخص یا اشخاصی رو برای چک کردن میفرسته، بنابراین کارکرد این ایست بازرسی ها چیزی جز اتلاف وقت مردم و ایجاد انزجار نیست و نخواهد بود.


نظرات 6 + ارسال نظر
حمید یکشنبه 20 بهمن 1398 ساعت 08:52

موضوع "تبدیلِ بی‌طرف به مخالف" نیست. اون اقلیتی که موافقشون هستن هر اتفاقی بیفته مغزشون رو آف میکنن و با تحلیلهای صداوسیما خودشونو راضی میکنن که همه‌چی مرتبه و همچنان راهشون درسته! اون اکثریتی که مخالف هستن هم که تکلیفشون مشخصه و روزبه‌روز نفرتشون بیشتر میشه... این قدرت‌نماییهای خیابانی هدف دیگه‌ای داره. اینکارا برای "جلوگیری از تبدیل شدن مخالفان آرام به مخالفان ناآرام" هست. ولی با عادی کردن حضور نظامیها در خیابون، در بلندمدت دارن ضد این هدفشون کار میکنن. سال88 مردم از لباس نظامی میترسیدن، اینروزا انقدر تکرار شده عادی شده و ترس مردم ریخته. بار کج به منزل نمیرسه. اینکارا فقط وقت خریدنه...

بله درست میگی. اما دیدم کسانی رو که مومن به نظام بودن و بابت همین رفتارهای چکشی دل چرکین شدن...

شیرین یکشنبه 20 بهمن 1398 ساعت 11:30 http://www.ladolcevia.blogsky.com

کثافت این رژیم ورای تصور و مرزهای حیا رفته، من بیش از خود رژیم در عجبم از ماله کش ها و دروغ چرا، از ماله کش ها بیزارترم چون به کشور و هموطن خائن ترند تا خود رژیم.

موافقم، صف و جهت گیری افراد داره روز به روز روشن تر و مشخص تر میشه، هرچند مضراتی داره اما خودش گامی به جلو محسوب میشه

سمیه یکشنبه 20 بهمن 1398 ساعت 11:43

چند روز پیش یه متنی رو تو تلگرام خوندم که نوشته بود جوون که بوده از این گشت ارشادا بوده و گیتار یه دختره رو از دستش جلو مامان باباش می گیره و می شکونه و الان بعد چند سال منتظره که دختر خودش از کلاس گیتار بیاد این ایست بازرسی یا واسه امنیت نیست واسه عقده گشایی بعضیاس

بله خوندم،اعترافی صریح و تلخ بود.

شیرین یکشنبه 20 بهمن 1398 ساعت 14:19

درباره پست قبلی شما درباره سوزاندن کتاب، حتما شنیده اید که سه نفر پزشک متهم شده اند به شصت ضربه شلاق چون آن موجود نادان را شیاد نامیده اند.
حیفم آمد خبر را اینجا ننویسم و ببینیم ماله کشان چطور طرفداری از عدالت علی وار این رژیم خواهند کرد.

به نظرم میزان سلامت و فساد یک حکومت از قوه قضاییه اش مشخص میشه...

منجوق یکشنبه 20 بهمن 1398 ساعت 14:59 http://manjoogh.blogfa.com/

با این گندی که زده اند دست پیش می گیرند که پس نیافتند.

بله همیشه طلبکارند

نسیم یکشنبه 20 بهمن 1398 ساعت 23:56

از من که گذشت فقط دعا دعا میکنم عمرم قد بده و بعضی چیزا رو به چشم‌ببینم

انشاالله میبینیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد